داستان عفو و گذشت =  بهای بهشت

روزى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در جمع اصحاب نشسته بودند، ناگهان شروع به خنده شديدى كردند به طورى كه دندانهاى مباركشان پيدا شد عمر پرسيد: اى رسول خدا چه چيز شما را به خنده واداشت ؟
حضرت فرمودند: دو مرد از امت من در پيشگاه خداوند مى ايستند.
يكى از آنها مى گويد: خدايا حق مرا از اين شخص بگير!
خداوند به ديگرى مى فرمايد: حق بردارت را كه در دنيا به ظلم از او غضب كردى به او برگردان آن شخص مى گويد: چيزى از اعمال صالح من باقى نمانده تا به او بدهم خداوند به اولى مى فرمايد: بردار دينى تو عمل صالح و خيرى ندارد تا در عوض حق تو را بدهد، با او چه مى كنى ؟ او مى گويد: خدايا از گناهان من مقدارى را او تحمل كند.


امیر دل گويد ,خداوند ,گويد خدايا ,بهای بهشت منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبسایت شخصی کاظم بنی اسدیان موسسه تخصصی نهال مثبت فوتبال شعر - نقاشی - هنر نوروز 1397 پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان مارکت 96 دنیای از خوشمزه ها